دیدار تیم های تراکتورسازی و صبای قم نیز از روز جمعه 09/02/1390 به
11/02/1390 روز یکشنبه به دلیل عدم فاصله زمانی کافی برای تیم صبای قم به
تعویق افتاد.
سایت تراکتور اسپور این سانحه دردناک را به حمید استیلی بازیکن خوش اخلاق اسبق تیم ملی و تورک زبان تسلیت عرض می نماید
مسعود استیلی، برادر حمید استیلی درگذشت.
مسعود استیلی هافبک سابق پرسپولیس طی تصادف شدید رانندگی به سختی آسیب دید و در حالت کما راهی بیمارستان شد.برادر سرمربی شاهین در بلوار سعادت آباد در حالی که سوار بر اتومبیل مگان خود بود بر اثر بی احتیاطی راننده ای که از فرعی وارد اصلی شده بود از مسیر خود منحرف و با برخورد به جدول دچار سانحه گردید.
وی بلافاصله توسط اورژانس به بیمارستان رسول اکرم واقع در شهر آرا اعزام و تحت مراقبت های ویژه پزشکی قرار گرفت با این حال وی نتوانست جرحات وارد آمده را تحمل کند و درگذشت.مسعود استیلی برادر کوچکتر حمید استیلی است که سابقه بازی در تیم های پرسپولیس ؛ کشاورز و یک دوره دعوت به تیم ملی را در کارنامه دارد.
مراسم تشییع جنازه آن مرحوم، صبح روز سهشنبه از مقابل منزل حمید استیلی واقع در سعادتآباد، 26 شرقی، خیابان حقطلب برگزار خواهد شد.
مسجد ختم مرحوم مسعود استیلی نیز روز جمعه در مسجد نور خیابان فاطمی برگزار میشودTractorFansPortal.Com.
اینروزها همه جای ایران رنگ سرخابی بخود گرفته است! تمامی رسانه ها و
مطبوعات دیداری و شنیداری با تمام توان، امکانات و تجهیزات خود به استقبال
داربی سرخابی های پایتخت رفته اند. انعکاس رسانه ای این تیمهای سوگلی
چنان همه جا را در خود غوطه ور نموده است که ناخودآگاه چنین تصوری بر
انسان حاکم گردد که تو گویی در این مملکت هیچ تیمی بغیر از آنان وجود
ندارد!. همه باید یا هوادار این باشند و یا آن! سالهاست که انحصارگری این
تیمها چنان فضایی را بر فوتبال کشور حاکم نموده است که امکان نفس کشیدن
بطور کامل از سایرین سلب گردیده و تیمهای دیگر بسان موری در زیر پای این
فیلهای چاق و چله شده له می گردند و آب از آب نیز تکان نمی خورد! آنان
برای همیشه باید پرطرفدارترین تیمهای فوتبال کشور باقی بمانند و اگر تیمی
به صرافت خرد نمودن این تابوی ناشکستنی بیفتد چنان تاوانی باید پس دهد که
تا مدتها امکان راست نمودن قامت خود را نداشته باشد!. تبلیغات وسیع رسانه
ای به همراه بودجه های میلیاردی بیت المال که سهم این تیم و آن تیم و این
شهر و آن شهر می باشد امکان پرطرفدارترین تیم ماندن کشور را (حداقل در
ظاهر) به این غولهای پوشالی اعطا نموده است انگار که در دنیا فقط دو تیم
وجود دارد و آنها هم همانا تیمهای نورچشمی پایتخت می باشند که زمین دهن
باز نموده و به عنوان هدیه ای ابدی به فوتبال ایران ارزانی داشته شده اند! من هم تصمیم گرفته ام که سرخابی باشم
زیرا تنها در چنین حالتی است که فریادم گوش شنوایی پیدا می نماید شاید
خیلی هم بد نباشد که انسان خود را متعلق به تیمهایی بداند که امتیاز
انحصاری پرطرفدارترین تیم بودن و ماندن کشور را تا ابد با خود یدک بکشند!
وقتی صدا و سیمای به آن عریضی و طویلی به همراه سایر رفقا تمام توان خود را
برای پرطرفدارترین تیم ماندن سرخابی ها بکار می بندند من چه حقی دارم که
طرفدار تیمی باشم که فقط در سه استان تورک نشین حاشیه ای(!)، دور
افتاده(!) و کم اهمیت(!) کشور طرفدار دارد!؟ نمی دانم شاید علت رانده شدن
من این باشد که علت پرطرفدارترین تیم بودن آن در چارچوب ذهنی محدود برخی
کوته اندیشان نمی گنجد. طبیعی است که وقتی میزان عشق من به سرزمین مادری،
زبان و هویت خود در ظرف دنیای کوچک برخی ها نگنجد خیلی هم دور از انتظار
نیست که عنادورزان آمار میلیونها هوادار تیم محبوب آزربایجانیان را با یک
به اصطلاح مسابقه سرتاسر دروغ و فریب SMS ببلعند و مرا به سمتی سوق دهند
که دلخواه خودشان است. سایتهایی مانند گل و سایر شرکاء که ید
طولایی در حاشیه سازی برای تیراختور دارند برای پاسخگویی به منویات شخصی و
رسانه ای خود چنان «داربی دوست» دوآتشه شده اند که گویی بغیر از نام
پرسپولیس و استقلال هیچ اسم دیگری را در فوتبال ایران بخاطر ندارند. این
رسانه ها در حالیکه در طی دو فصل گذشته تمامی تلاش خود را جهت به حاشیه
راندن، به انزوا کشاندن، خنثی نمودن و سلب انگیزه ی هواداران دهها میلیونی
تراکتور جهت خلاص شدن از شر این تابو شکنان بکار بسته اند برای داربی
تیمهای سوگلیشان مسابقه ی مقاله نویسی «داربی از نگاه خوانندگان» و
«نظرسنجی بهترین ترکیب مسابقه داربی» را ترتیب داده اند و جالب است که با
مقایسه ی داربی تیمهایی که هیچ محلی از اعراب در فوتبال جهان ندارند با "ال
کلاسیکوی" فوتبال اسپانیا که یک مسابقه ی جهانی می باشد تلاش بر تراشیدن
پرستیژ بر دردانه های خود نیز می نمایند. کمی آنطرفتر تیمهای اصفهانی به
پیشواز قهرمانی لیگ برتر می روند اما این فرصت طلبان از نعش سوگلیهای خود
نیز دست نمی کشند. انگار همانان نیستند که حضورهای حماسی دهها هزار نفری
تیراختورچیها در آزادی مقابل سرخابیها را که برای اولین بار رکورد هواداران
تیم میهمان در ورزشگاه حریف را با صدای بلند شکاندند چنان کم اهمیت جلوه
میدادند که گویی حتی پرنده هم در ورزشگاه آزادی پر نمی زد چه برسد به
هوادار تراکتور! البته ما هم امیدواریم که تلاشهای این مریدان سرخابی لااقل
به جمع نمودن حداقل 50 هزار نفر در ورزشگاه آزادی ختم شود زیرا از زمانی
که تراکتور در لیگ برتر ایران حضور یافته است مدتهاست که ورزشگاه آزادی روی
خوشی به پهلوان پنبه های سرخابی نشان نمی دهد. مهم نیست که پرطرفدارترین
تیم بودن تراکتور به لطایف الحیل گوناگون نفی و انکار گردد آنچه اهمیت
حیاتی دارد در بورس نگه داشته شدن سرخابیهای دوست داشتنی (!) به هر طریق
ممکن و با دست یازیدن به هر ترفند و دوز و کلکی می باشد!. آرتان آرمان