سایت متحد هواداران - هفته
ها بود که رویای تیراختور آسیایی در ذهن هواداران نقش بسته بود و این
ذهنیت روز به روز پر رنگتر می شد؛ تیراختور در سهند تابوی سایر تیم ها بود و
در خارج از خانه نیز به مدد تورکان سایر شهرها اکثراً میزبان بود. با
توجه به بازی های باقیمانده تیم، نور امید در دل هواداران تبدیل به شعله
می گشت تا اینکه: تیراختور در دو بازی اخیر فرصت سوزی کرد. فقط دو امتیاز
از شش امتیاز ؟! چهار امتیاز از دست رفته که می توانست مهری باشد بر جواز
حضور در آسیا.
براستی چرا آسیا؟هدف از آسیایی شدن تیراختور چیست؟
تیراختور
و هوادارانش در لیگ مورد بی مهری قرار دارند. بازی های تیراختور پوشش
خبری نمی شود؛ هوادران میلیونی این تیم نادیده گرفته می شوند؛ بازیهای این
تیم به ایام وسط هفته و ساعات میانی روز برنامه ریزی می شود؛ شهرداری از
حمل و نقل هواداران خود داری می کند و هیئت فوتبال با بلیط های به اصطلاح
الکترونیکی اش، نیروی انتظامی با ایجاد پادگان نظامی،رسانه های
ملی(سرخابی) با شایعه پراکنی شان و خلاصه کلیه دستگاه ها و ارگان های
مربوطه در تلاشند تا تیراختور سانسور شود که علتش بر همه معلوم است.
هواداران آسیایی شدن را تنها راه حل شکستن این طلسم می دانند. آنها در
اندیشه تیراختوری آسیایی اند و این یعنی پایان این همه نا عدالتی و
تبعیض.آسیا یعنی محبوبیت،آسیا یعنی شکستن رکورد تماشاگر، آسیا یعنی آزادی و
در یک کلام آسیا یعنی تیراختور.
ولی دوستان آیا راه رسیدن به هدف چنین
است؟ چند نفر از ما واقعاً آسیا می خواهد؟
برای رسیدن به آسیا؛ علاوه
بر تماشاگر(کمیت) شخصیت تیمی نیز لازم است. آیا تیم ما به این شخصیت تیمی
رسیده است؟ در فوتبال امروزی برای موفقیت تیمی علاوه بر حضور انبوه
تماشاگران، بازیکنان و کادر فنی مجرب نیز لازم است. تیمی که ادعای آسیایی
شدن را دارد،نباید در بخشش امتیاز به حریف اینقدر سخاوتمند باشد و در
پایان لیگ در حسرت این امتیازها بماند. دوستان آهنگ نا امیدی نمی زنم ولی
به نظر من تیراختور در این فصل شخصیت آسیایی شدن را ندارد وبرای ما جایگاه
چهارم بهترین نتیجه در این فصل است و شانس آسیایی شدن ما قهرمانی یک از
سه تیم بالای جدول در جام حذفی است ولی امیدوارم تیراختور در هفته ای حساس
باقی مانده در لیگ به این هدف دست یابد.برای رسیدن به آسیا باید همچون
تیم های سپاهان و ذوب آهن به یک ثبات تیمی و تاکتیکی رسید.
ما همواره از حضور انبوه و حضور هفتاد،هشتاد،صد هزار نفری صحبت می کنیم ولی واقعیت این است که این تعداد تماشاگر زمانی مفید خواهند بود که با هم به یک سطح از هماهنگی دست پیدا کنند. به نظر من بجای شصت،هفتاد هزار تماشاگر؛حضور چهل،پنجاه هزار هوادار با انرژی که در طول نود دقیقه فقط به فکر تشویق تیم باشند؛ موثر است. امروز با اینکه حدود شصت هزار تماشاگر در ورزشگاه حضور داشتند، ولی آیا تشویق ها در حد این تعداد جمعیت بود؟ با اینکه امروز تیم حدود هفتاد دقیقه عقب بود؛ ما چقدر تیم را تشویق کردیم؟ پس از دریافت گل، چه تعداد از ما شعار "عیبی یوخ" سر دادیم؟ در دقایقی که تیم عقب بود و همه ساکت؛ فقط یک سوال ذهنم را مشغول کرده بود: " بیز آسیا ایستیروخ؟؟؟"
سایت متحد هواداران - از
حدود 10 روز پیش از عید بحث داربی تهران در رادیو تلویزیون و روزنامه ها و
سایتهای ورزشی وابسته به مرکز بسیار داغ شده تا اینکه رسیده به روز قبل از
مسابقه و روز مسابقه . مصاحبه های مختلف با مسئولین شهری و کشوری ، ورزشی و
غیر ورزشی و دادن اطمینان از ارائه خدمات مختلف رفاهی برای هواداران
سرخابی ، جلسه با مدیران نظامی و غیر نظامی در رابطه با آسایش و رفاه
تماشاگران ، اعلام مجانی بودن طبقه دوم ورزشگاه آزادی ، دایر کردن چادرهای
اقامت موقت و نمازخانه و دادن صبحانه و بسته های غذایی ، اعلام برنامه های
متنوع فرهنگی و غیر فرهنگی ! جهت سر گرمی هواداران سرخابی ، اختصاص ویژه
برنامه های متنوع در صداسیما جهت کشاندن تماشاگران به ورزشگاه( حداقل 24
ساعت برنامه رادیو و تلویزونی ) ، اختصاص اتوبوس و مترو جهت ایاب و ذهاب
تماشاگران ، ... و دها بلکه صدها برنامه دیگر .
به راستی چرا باید
اینگونه باشد ؟ همه در خدمت تماشاگرانی که شاید تعدادشان بدون این همه
تبلیغات کمتر از 60 یا 70 هزار نفر بشود صدا و سیما یک رسانه ملی است که با
بودجه و پول بیت المال گذران امور می کند و متعلق به تمامی ایرانیان است
نه فقط تهرانیها و نه فقط برای سرخابیها آیا آن همه تماشاگری که در بازی
فصل قبل با پیروزی و استقلال در تهران و ورزشگاه آزادی حضور داشتند غیر
ایرانی بودند آیا آن همه هواداری که در بازی با پیروزی در این فصل در
ورزشگاه آزادی حضور داشتند غیر ایرانی بودند یا رنگ خونشان با سرخابیها فرق
دارد یا درجه ملیتشان پائین تر است در بازیهایی که تراکتور با تیمهای
تهرانی غیر از سرخابیها انجام می دهد ورزشگاه تختی را انتخاب می کنند تا
تماشاگر کمتری بتواند در ورزشگاه حاضر باشد . در آن بازیها هیچ خبر نگار و
دوربینی از صدا سیما جهت پوشش بازی و یا گزارش از حضور هواداران تراکتور
حضور ندارد نمونه اش همین بازی با نفت تهران .
به راستی چرا اینگونه است
چرا برای هواداران سرخابی این همه عزت و احترام ولی برای هواداران تراختور
این همه بی احترامی ؟چرا برای کشاندن هواداران سرخابی به ورزشگاه این همه
هزینه و تبلیغات ولی برای فراری دادن هواداران تراکتوری این همه کارشکنی
و برنامه ریزی ؟ چرا برای سرخابیهای تهرانی این همه برنامه رادیو و
تلویزیونی ولی برای تراکتور فقط سیاه نمایی و حاشیه سازی و نشان ندادن
هوادارانش ؟چرا بازیهای سرخابیها در روزهای تعطیل و ساعتهای پایانی روز ولی
بازیهای تراکتور در روزهای وسط هفته و ساعتهای میانه روز ؟ چرا ...؟
همه
این مطالب را بگذارید در کنار این مطلب که تمامی تیمهای تهرانی یعنی
استقلال ، پیروزی ، نفت ، راه آهن ، استیل آذین و سایپا همگی باهم کل
تماشاگرانشان در این دوفصل اخیر به اندازه تماشاگران تراکتور که نیست هیچ
بلکه بسیار بسیار کمتر از تراکتور هم هست ! این واقعیتی است که خیلی ها را
به تکاپو انداخته و وادار به برنامه ریزی کرده . ولی با همه اینها ما هم
خدایی داریم و تعصبی که با تمامی کارشکنیها و سیاه نماییها بازهم پشت
تیممان هستیم و خواهیم ماند برای سربلندی آذربایجان و آذربایجانی برای
کوری چشم بد خواهان آذربایجان و آذربایجانی .
بیزیم ده آللاهیمیز وار
آذربایجان وار اولسون ایستمین کور اولسون
بهمن سلیمی