اخبار باشگاه تیراختور و دیگر تیمهای آزریایجان

این وبلاگ صرفا یک وبلاگ خبری جهت اطلاع رسانی است

اخبار باشگاه تیراختور و دیگر تیمهای آزریایجان

این وبلاگ صرفا یک وبلاگ خبری جهت اطلاع رسانی است

باخت ما بی انصافی فوتبال بود




خبرگزاری پانا: کاپیتان تراکتورسازی گفت: پیروزی سپاهان بی انصافی بود چرا که اصلا موقعیتی نداشتند و بازی از سوی ما یک طرفه دنبال می شد.


محمد نصرتی در گفت و گو با خبرنگار ورزشی پانا با اشاره به شکست تراکتور مقابل سپاهان گفت: واقعا پیروزی سپاهان بی انصافی بود چرا که حداقل نتیجه باید مساوی می شد. ما سوار بازی بودیم و کاملا روند این مسابقه یک طرفه دنبال می شد.



وی افزود: ما بد موقعی گل خوردیم. گل سپاهان هم اصلا واضح نبود. در ترکیب خط دفاع تغییراتی داشتیم که باعث عدم تمرکز گل بد و زودهنگامی دریافت کردیم. نیمه دوم با تغییراتی که داشتیم سوار میدان بودیم. من که دفاع وسط کار می کردم در میانه زمین بودم.



کاپیتان تراکتورسازی تصریح کرد: هیچ تیمی مثل تراکتور، سپاهان را در اصفهان این قدر تحت فشار نگذاشته بود. من با پرسپولیس و پاس هم که در اصفهان بازی کرده بودم این قدر برتری نسبت به آنها نداشتیم اما واقعا به ما کم لطفی شد و امتیازی نگرفتیم.



نصرتی گفت: داوری خوب بود اما در یک صحنه تک به تک آفساید اشتباه اعلام شد با این حال فکر می کنم موقعیت های ما بیشتر از سپاهان بود. در واقع تیم حریف اصلا موقعیتی نداشت. البته موقعیت های ما ویژه نبود ولی چند فرصت عالی از دست دادیم.



وی خاطرنشان کرد: از این هفته شروع می کنیم. در بازی قبلی که همه دیدند چطور داور حق ما را مقابل استقلا خورد. این قول را به همه هواداران تراکتور می دهم که شرایط متفاوتی خواهیم داشت.



کاپیتان تراکتور ادامه داد: به ضرس قاطع می گویم که تیم ما به معنای واقعی یک تیم است. از این به بعد به همراه فوتبال خوبی که بازی می کنیم، نتیجه هم خواهیم گرفت.

دیدار دوستانه تراکتور با اولسان کره در تبریز


به گزارش سایتTraxtorchi.ir فدراسیون فوتبال ایران جهت برگزاری بازی دوستانه با تیم اولسان هیوندای کره با تیم تراکتورسازی تبریز با فدراسیون کره مذاکره کرده و به توافق رسیده اند. تا کنون دلیل این درخواست فدراسیون و پاپیش گذاشتن ایشان مشخص نیست .

مدیر عامل باشگاه تراکتورسازی و فراز کمالوند  با استقبال از این دیدار آمادگی خود را جهت برگزاری این مسابقه اعلام نمودند. قرار است دو تیم تراکتورسازی تبریز و اولسان کرده در اواسط آذرماه ( 12 تا 24 آذر ) در شهر تبریز به مصاف هم روند.

فرار از واقعیت


فرار از واقعیت
مقدمه:
TiraxtorFans.Com. فدراسیون ایران دو فرزند خوانده دارد و بقیه صد ها تیم ایران هیچ گونه اهمیتی برایش ندارند - مثلاً تیم های ابومسلم خراسان، استقلال اهواز، برق و فجر سپاسی شیراز، تیم های استان رشت و بقیه تیمها که در شرایط واقعا اسفناکی قرار دارند و بعضی هایشان هم خطر منحل شدن تهدیدشان می کند- و فدراسیون فوتبال ایران براحتی از کنار این اتفاقات می گذرد و هیچ گونه حمایت مالی و راهنمایی فنی نمی کند ولی تاریخ شاهد نسل کشی و انقراض تیم های اصیل فوتبال ایران هست و همگان خواهند نوشت.
چنان که اگر یک گونه جانور اصیل ایرانی در خطر انقراض باشد ، سازمان محیط زیست مسئول آن خواهد بود.
وقتی که تیم های اصیل با قدمتی چهل پنجاه ساله در حال فروپاشی است ، تنها مسئول آن فدراسیون فوتبال ایران است.
فدراسیون فوتبال ایران با سیاست های فاشیستی و تبعیض آمیز خود همیشه به دنبال دو قطبی(پرسپولیس و استقلال) کردن فوتبال ایران بوده و پیشرفت فنی و مدیریتی تیم های دیگر برایش هیچ اهمیتی نداشته است و مثال زنده آن صعود مظلومانه تیم ذوب آهن اصفهان به فینال آسیاست. تصور آنکه اگر بجای ذوب آهن یکی از دو دُردانه فدراسیون صعود می کرد ، آنوقت به میمنت این روز یک هفته جشن می گرفتند و سرتا پایشان را طلا.
خلاصه اگر از ده ها میلیاردی که از بیت المال فقط به دو تیم پایتختی هزینه می شود فقط یکی دو میلیاردش را به تیم های در حال بحران هزینه شود،مثلاً تیمهای ابومسلم و برق و فجر حتماً و حتماً یکی از تیم های موفق ایران بودند.
جالب آنکه از بدو تاسیس این دو تیم پایتختی تا بحال ، این دو تیم فوتبال از لحاظ اقتصادی هیچ وقت نتوانسته اند به سود دهی برسند و سالیان درازی هست که هر سال میلیاردها میلیارد فقط هزینه یک طرفه بدون بازگشت انجام داده اند و حتی هر سال پول کم می آورند و بازیکنان و مربیانشان را بعد از اخراج ، کارشان به شکایت و شکایت بازی می کشد و کار به (فیفا) می کشد و  آبروی فوتبال ایران را در فدراسیون جهانی(فیفا) می برند. اگر دقت نظر کنیم خواهیم دید کسانی در فدراسیون و تیم های فوتبال پست و مقام داشته اند که سابقه بازی در این دو تیم را دارا هستند. مثل دادکان(رئیس فدراسیون) – دایی(مربی تیم ملی)- قلعه نوعی(مربی تیم ملی) - پروین(مربی تیم ملی)- مایلی کهن(مربی تیم ملی) و . . .
خلاصه باشگاه و طرفداران دیگر تیم ها بجز آن دوتا تیم نباید موفق تر از باشگاه های پایتختی باشد. اگر رقیب دُردانه های فدراسیون باشند با فدراسیون طرف هستند و طرفداران و بازیکنان و مدیر در کمیته انضباطی و سازمان لیگ و کمیته منشور اخلاقی و . . . نقره داغ خواهند شد.
در تاریخ فوتبال قاره آسیا می توان به چند تیم انگشت شمار اشاره کرد که مانند تیم های مطرح اروپایی (بارسلون و منچستر) هفتاد – هشتاد هزار نفر تماشاگر داشته باشد. و در این بین کشور هایی نیز اقدام به استخدام تماشاگر برای تیم هایشان هستند. و این یک واقعیت است که فدراسیون فوتبال ایران با داشتن چنین نعمتی در لیگ خود نه تنها هیچگونه کمک فنی و مالی نکرده و نمی کند بلکه این تیم و طرفدارانش را همیشه محکوم و سرکوب کرده است و همیشه دنبال آن بوده اند که یک بهانه و اشتباهی از این تیم و طرفدارانش به دست بیاورد و آن را پیراهن عثمان کرده و از رسانه های ملی تلویزیون و رادیو و مطبوعات و سایت هایشان تیم تراکتور و طرفدارانش را رسوای عالم بکنند.
تراکتور سازی هفتاد هزار نفر تماشاگر ثابت دارد ، که در سرما و گرما زیر  برف و باران تیمشان را در برد ها و باخت ها تنها نمی گزارند و به عشق تراکتور همیشه در ورزشگاه های کل ایران حاضر هستند. حتی در پایتخت هم طرفداران بیشماری دارند که در سال های اخیر خوددر ورزشگاه آزادی بصورت چهل پنجاه هزار نفر رکورد زده اند بطوریکه تیم های میزبان (پرسپولیس و استقلال) تماشاگران کمتری نسبت به تماشاگران تراکتور داشته اند.
تمام این اتفاقات زمانی حادث می شود که برخورد وعکس العمل کل دنیا نسبت به این گونه پدیده ها در کشورشان ، وارونه و برعکس برخورد سازمان تربیت بدنی ایران و فدراسیون فوتبال ایران نسبت به پدیده ای به نام تراکتور و طرفدارانش هست. در ایران تمام طرفداران تیمها بجز پرسپولیس و استقلال ، مظلوم هستند و این طرفداران جزء فوتبال و از خانواده فوتبال نیستند و به چشم شاگرد شلوغ و تنبل کلاس دیده می شوند که بدون هیچ بررسی و دادرسی همیشه محکوم شناخته می شوند.
ولی با تمام این اوصاف تیم مدیریتی باشگاه های دیگر باید چکار کنند و چه سیاستی  برای موفقیت باشگاه ها تدبیر کنند؟
و از همه مهم تر طرفداران تیم ها چگونه باید از این گونه تبعیض ها رهایی  یابند؟ وچگونه شعار اصلی فدراسیون جهانی فوتبال که مبارزه با نژادپرستی و تبعیض است را اول هجی و بعد جامه عمل بپوشانند!؟

تراکتور

تیمی که بعد از هشت سال به لیگ برتر صعود کرد و پدیده ای به نام تراختور و هواداران را به جهان فوتبال معرفی کرد.
اولاً رکورد  قابل توجهی از آمدن تماشاگرش به ورزشگاه را رقم زد. آمار نشان می دهد که فقط در یک فصل آن هم در تبریز قریب به یک میلیون نفر به ورزشگاه تبریز کشانده است.
دوماً در ثبت نام اس ام اسی باشگاه در طول سه چهار ماه نزدیک به نیم میلیون نفر رسماً طرفدار به ثبت رساند که بدلیل رفتن آقای شفق از مدیریت باشگاه این نوع ثبت نام دیگر دنبال نشد ولی به نوع خود یک رکورد محسوب می شد.
سوماً در جامعه بزرگ اینترنتی، سایتهای مستقل و خبرگزاری های معتبر در بازه های زمانی متعدد و مختلف ، همه هواداران تیم های ایران را به نظر سنجی دعوت کرد که باز هم طرفداران تراکتور رکورد های قابل توجهی رقم زدند. سایتهایی مانند سایت خبرگزاری گل ، خبرگزاری پارس فوتبال و . . .
و علت های مهم تر و دیگری مانند تشویق مربی تیم میهمان یا شعار عیبی یوخ(عیبی ندارد) هنگام گل خوردن یا شکست تیمشان و یا نوع تشویق متفاوت و خاص و یا حالت میزبانی در استان های دیگر ایران به دلیل زیاد بودن تماشاگرانش نسبت به تیم میزبان و علت های بی شمار دیگری که دست در دست هم باعث تولد پدیده ای به نام تراختور و هوادارانش درجهان فوتبال شد.
تراکتور و طرفداران بی شمارش این فصل شرایط متفاوتی را در حال تجربه کردن هستند. تیمشان نسبت به سال های قبل ابزی های بدی ارائه می کند درحالیکه امسال با آمدن ستاره هایی مثل رسول خطیبی، آندو تیموریان، عباس محمدی، و برگشتن پیمنتا و نصرتی و در اوج بودن کرار ، ولی تیم تراکتور در روی کاغذ نتوانسته بازی های قابل قبول و درخور هوادار میلیونی اش ، موفق شود.
هواداران علت این ناکامی ها را تغییر تیم مدیریتی می دانستند ولی خرید بازیکن خوبی مانند آندو یا طرفداری از هواداران تراکتور در رسانه ها و یا نقد از برخورد و رفتار نیروهای امنیتی با هوادارن و نقد از دو قطبی کردن و تبعیض رفتاری فدراسیون و چند علت دیگر ، باعث شده که نظر هواداران نسبت به مدیریت حاظر ، کمی تغییر یابد.
در حالیکه مدیر تیم ، در رسانه ها و بیانیه ها و شکایاتش از کمیته داوران و فدراسیون و تلاش های پیاپی حد اقل سعی در بدست آوردن حق تیم و هوادارش هست ولی مربی تیم در مصاحبه های متعدد در تمجید از بازیکنان تیم های حریف به تخریب شخصیتی بازیکنان خودش می پردازد.
با کمی دقت حافظه می توان به بازی جنجالی پارسال تراکتور و استیل آذین در تهران اشاره کرد که وقتی علی کریمی به تماشاگران (تراکتور) حاضر در ورزشگاه فحاشی و توهین کرد و همه طرفدارن میلیونی تراکتور از رفتار کریمی ناراحت شدند ولی مربی محترم تیم با تمام خونسردی در مصاحبه اش گفت که علی بازیکن بزرگی است و من دوستش دارم و احترام خاصی برایش قائلم و . . .(به این نکته که علی کریمی هم در مصاحبه اش جواب کمالوند را داد و گفت که من مربی تراکتور را اصلاً نمی شناسم و نمی دونم از کجا آمده است) . و اینکه آیا این رفتار ها بر روی طرفدار تأثیر دارد یا نه ؟ و چه تأثیری دارد؟(جوابگو مربی تیم تراکتور)
و آیا اینکه چرا باید مربی ای با داشتن بازیکنانی مثل خطیبی و نصرتی و تیموریان و کرار در مصاحبه های بعد بازی با استقلال در تبریز ، سپاهان در اصفهان صحبت های از قبیل من اگر فلان بازیکن را داشتم فلان می کردم و بهمان. و یا اینکه بگوید بازیکنان من در مقابل فلان تیم استرس داشتند و خود را گم کرده بودند. و یا مصاحبه ها و کلماتی از این قبیل گفتن ها را طرفدار آذربایجانی تراکتور نمی تواند قبول یا هضم بکند.
بازیکنی که تیم پرسپولیس اینقدر در جذب آن اصرار دارد و قرار بر آن است که در نیم فصل از تراکتور خرید کند ، پس اگر بازیکن خوبی است پس چرا بازی اش نمی دهید؟
خطیبی ای که در اول فصل پرسپولیس خواهان آن بود ، و همه شاهد آن هستند که در زمان های حظور خطیبی در میدان یک وزنه بشمار می رود ولی مربی تیم از آن بعنوان یک بازیکن ذخیره استفاده میکند.
همه نظر کارشناسان بی طرف در مورد بازی های اخیر تراکتور بر این باورند که این تیم در میدان بدون هیچ تاکتیک تیمی بازی می کند.
با همه این اوصاف هوادار تراکتور نمی تواند با داشتن بازیکنی مثل خطیبی و نصرتی و تیموریان و کرار مصاحبه مربی اش در مورد آرزو کردن برای داشتن بازیکنی مثل میداوودی که بازیکن تیم رقیبش را قبول بکند ، مگر غیر از آن است که مهره های تراکتور هم سطح نسبی با تیم های پرسپولیس و استقلال هست. و حتی با داشتن هوادار هفتاد هزار نفری ثابت در هر بازی برتری این امتیاز را جیب دارد. ولی همه هواداران بر این باور هستند که این بازیکنان و پتانسیل قوی این تیم به پشتوانه هوادارانش یک مربی بزرگ لازم دارد که بتواند در مستطیل سبز هم موفق تر و لااقل آبرومندی نتیجه بگیرد. و حداقل به هوادار و بازیکنش تعصب داشته باشد.
آقایان جعفری و کمالوند ، فرار از واقعیت و پنهان کردن ضعف ، دوای کار نیست.
اگر تاکتیکی نداری – اگر سواد بازیکنت از تو بیشتر است – و اگر های دیگر . . . ، پس چرا به بازیکن و چندین میلیون هوادار تراکتور توهین می کنی؟
اگر چه سی و پنج میلیون هوادار تراکتور تمام فشار های مأموران امنیتی و محرومیت های فدراسیون و توهین تلویزیون و فحاشی تهرانی ها را تحمل می کند ولی توهین از روی عمد و غیر عمد مربی تراکتور را که ادعای خودی بودن دارد را بر نمی تابد.
این جمله مشکلات که هر مربی ایرانی که در مقابل تیم ها و بازیکنان پایتخت سجده می کند و تیمش را واگذار میکند و تیمش را عاجز از بردن می داند ، دامن گیر تیم های شهرستانی است که تحت تأثیر همان سیاست های تبعیض آمیز فدراسیون ایران قرار گرفته است.
به قلم: میشو