نگاهی به مقاله ی جناب “آدی یوخ آذربایجانلی” با عنوان “تراکتور تیمی بدون سرمربی”
TiraxtorFans.Com. دیروز (89/8/10) سایت Tiraxtorfans.com مطلبی را تحت عنوان “تراکتور تیمی بدون سرمربی” انتشار داده بود به جهت اهمیت موضوع بعنوان یک هوادار تراکتور در صدد به اشتراک گذاردن دیدگاه خود با هواداران عزیز در این رابطه برآمدم.
شکی نیست که انتقادات دلسوانه به همراه راهکارهای سازنده در بهکرد روند حرکتی همه ی امور، علی الخصوص در عملکرد یک تیم فوتبال که به دلیل سیالیت و خصلت داینامیک آن شرایط احاطه کننده اش هر لحظه در حال تغییر و تبدیل می باشد، تأثیر شگرفی می تواند برجای گذارد اما نکته ای که باید عنایت ویژه ای به آن داشت تلاش بر تحلیل جامع وضع موجود و نیازمندیهای آن قبل از طرح نکته نظرات انتقادی می باشد طبیعی است که انتقادات منصفانه و عمق نگرانه با نقدهای یک طرفه و تک بعدی در یک ظرف نخواهد گنجید. هدف از به بوته ی نقد کشیدن یک موضوع نیز نه به زیر سؤال کشیدن کلیت آن بلکه ارائه ی تحلیلی واقع بینانه و اصلاحگرانه با نگاه جامع به آن از زوایای گوناگون می باشد.
از زمانی که فراز کمالوند در تراکتور به خدمت گرفته شده است چه در لیگ دسته ی اول و چه لیگ برتر با انتقادات فروانی مواجه بوده است که بعضاً به برآشفتگی اش و اتخاذ تصمیمات انفجاری توسط وی از قبیل ترک باشگاه و انعقاد قرارداد با تیمی دیگر نیز منجر شده است که البته در این اقدامات دور از انتظار صرفاً انتقادات دخیل نبوده بلکه عوامل دیگری نیز در این میان به ایفای نقش پرداخته اند.
در طول دوره ی فعالیت کمالوند در تراکتور هر موقع که تیم نتایج ضعیف و دور از انتظاری گرفته است انتقادات از وی نیز بالا گرفته و منتقدان همواره عنوان نموده اند که تیم بزرگ تراکتور با میلیونها هوادار به شخصی بزرگتر در رأس کادرفنی اش نیاز دارد گذشته از اینکه این ادعای منتقدان بجای خود منطقی هم می تواند باشد ولی مسائل و مشکلاتی هم وجود دارد که بایستی مدنظر قرار داد. حضور پرتب و تاب پدیده ی تراکتور با اقیانوس عظیم هوادارانش که با استقبال پرشور خود ورزشگاههای کشور را به لرزه درآوردند همگان را به این باور رسانید که خصوصیات این تیم در فوتبال کشور منحصربفرد و ویژه بوده و به تبع آن انتظارات از این تیم نیز افزون گشت. در سال اول حضورش در لیگ برتر مسئولان این تیم بقاء و تثبیت در لیگ برتر را بعنوان هدف گذاری یکساله ی خود عنوان نمودند البته جهت پاسخگویی مثبت به شور و حال هوادارانش، تیم تا حدی جهت حضور در آسیا نیز تلاش نمود که رتبه ای بالاتر از هشتمی کسب ننموده و برای فصل بعد سرمربی و مدیریت تیم با اطمینان از صعود تیم به لیگ قهرمانان آسیا سخن بمیان آوردند که تغییر مدیریت باشگاه سبب پدیدآمدن شرایط دیگری گشت. حضور تیمی با اینهمه هوادار در آسیا و حتی جهان به هیچ وجه دور از دسترس نمی تواند باشد ولی آیا در ابتدای فصل قبل و کنونی بستر لازم برای نیل به این هدف بزرگ مهیا گشته بود؟ آیا تراکتور شخصیت مجموعه ی تیمی اش را متناسب با این هدف گردانیده بود؟ آیا در تک تک پستها بازیکنانی با کیفیت بالا جهت محقق نمودن این هدف به خدمت گرفته شده بودند؟ آیا بدنه ی مدیریتی و مربیگری تیم پتانسیل لازم را برای جامه ی عمل پوشاندن به این هدف خاص دارا بودند؟ سؤالاتی از این قبیل و پرسشهایی مشابه ممکن است هواداران این تیم و سایر علاقمندان فوتبال کشور را بخود مشغول نموده باشد.
اگر مقایسه ای بین وضعیت کنونی تیم و فصل قبل انجام دهیم به این نتیجه می رسیم که شرایط تیم بهتر شده است. در فصل قبل تراکتور در اصفهان در مقابل سپاهان شکست سنگینی را پذیرا شد در حالیکه در این فصل به رغم گشوده دیدن دروازه ی خود در دقایق ابتدایی مسابقه تا انتهای بازی این تیم را تحت فشار شدید قرار داد و حتی مربی حریف نیز به برتر بودن تراکتور اذعان نمود هرچند که افت نسبی بازی تهاجمی تیم در مقایسه با فصل قبل که دلایل خاص خود را دارد ممکن است به مذاق هواداران خوش نیاید. مشکلات حال حاضر تیم را به چهار دسته ی ذیل می توان تقسیم نمود:
1- پایین بودن شخصیت تیمی به این معنا که تیم درون زمین تراکتور علیرغم هواداران پرشور و پرشمار هنوز دارای شخصیت متناسب با هودارانش نیست و این عامل مانع از نتیجه گیریش در مقابل تیمهای بزرگ می گردد. تراکتور هنوز به باور اینکه توانایی تحمیل شکست بر تیمهای مطرح کشور را دارد نرسیده است هواداران پرشمار بعنوان یکی از فاکتورهای ضروری موفقیت تیمهای فوتبال می باشند ولی تنها عامل موفقیتشان نمی توانند محسوب گردند.
2- ضعف خودباوری و اعتماد بنفس تیمی
3- عدم وجود بازیکنان کافی با کارآیی مطلوب. با وجود اینکه منتقدین عنوان می نمایند که بیشتر بازیکنان تراکتور دارای کیفیت بالایی می باشند ولی با بررسی بازیکنان این تیم به این نتیجه می رسیم که اگر بازیکنانی مانند نصرتی، اسدی، تیموریان، پیمنتا، کیانی، کرار و با قدری اغماض خطیبی و ابراهیمی را خوب در نظر بگیریم عملکرد بقیه ی بازیکنان در سطح متوسط یا زیر متوسط بوده است درحالیکه در همین روزهای اخیر از پرداخت یک میلیارد تومان به مهدی رحمتی دروازه بان سپاهان انتقاد شده بود. چنین تیمهایی حداقل دو تیم کامل و آماده دارند که رقابت شدیدی نیز بین بازیکنان در جریان می باشد و یا تیمهایی مانند سرخابی بهترین بازیکنان سایر تیمها را جذب نموده اند درحالیکه تراکتور یک ترکیب 11 نفره به معنای کامل کلمه هم ندارد. عدم وجود یک یا دو مهاجم ششدانگ و گلزن مشکلی است که تراکتور از فصل قبل شدیداً از آن رنج برده و تا به امروز نیز قادر به حل آن نبوده است.
4- مشکلاتی در تاکتیک؛ چینش و ترکیب بازیکنان و عملکرد تیمی
اگر بخواهیم به مجموع عملکرد کمالوند در تراکتور نمره ای دهیم حداقل امتیاز 15 از 20 را می تواند دریافت نماید. برای حضور تراکتور در آسیا کمالوند باید کلاس کاری خود را دست کم 2.5 الی 3 امتیاز بالا ببرد که البته جهت ارتقای خود تا این حد نیز تلاش نموده که به دلایل گوناگون تابحال موفق نبوده است. عدم موفقیت کمالوند به این معنی نیست که وی سقف توانایی خود را مورد استفاده قرار داده و دیگر قادر به ارتقای عملکرد خود نیست و همچنین به منزله ی این هم نیست که وی در رساندن تراکتور به آسیا موفق خواهد بود کمالوند در حال آزمون و خطا می باشد. موفقیت کمالوند با تراکتور عجین شده است تلاش، انگیزه و جاه طلبی وی می تواند پیروزی را برای تراکتور به ارمغان آورد و در این راه صبر، تحمل و همراهی هواداران یاریگر تراکتور خواهد بود.
اگر قرار بر تعویض سرمربی تراکتور بود باید در ابتدای فصل اینکار انجام می پذیرفت و اگر در زمان خودش به انجام این امر مبادرت نشده است در مقطع کنونی گسیل داشتن سیل عظیم انتقادات به طرف کمالوند نیز به نفع تراکتور نخواهد بود. انتقاد بجای خود و در حد معقول خوب است ولی بیشتر از آن خواسته و یا ناخواسته به تخریب می گراید. این فصل نیز با کمالوند شروع شده و بجاست که به وی این امکان داده شود تا فرصت بکارگرفتن سقف پتانسیل خود را داشته باشد. در فوتبال کشور تیمهای خیلی معدودی را می توان پیدا نمود که تغییر سرمربی در اواسط فصل به نفعشان بوده باشد مگر اینکه در شرایط استثنایی مثلاً در حالتی که تیمی در خطر سقوط قرار داشته و نیاز به وارد آوردن شوک داشته باشد. در عدم موفقیت نسبی تراکتور تابدینجای فصل مسائلی مانند اشتباهات داوری نیز کم تأثیر نبوده است البته کمالوند هم بایستی باوجود این مسائل و مشکلات توانایی پیروزی را در هر شرایطی در تیم خود بوجود آورده و با ایجاد تغییراتی در تاکتیک تیمی خود از سوزانده شدن ساده ی امتیازات ممانعت بعمل آورد و متوجه این نکته باشد که قاعده ی مربیگری فوتبال این است که فقط تا زمان موفقیت تیمت می توانی پابرجا بمانی و گرنه بیرحمی فوتبال کوچک و بزرگ نمی شناسد هیچ مربیی تا ابد امکان چسبیدن به نیمکت هیچ تیمی را نخواهد داشت پس کمالوند همواره باید خطر را در بیخ گوش خود احساس نماید. در وضعیت کنونی حمایت کامل هواداران ضامن موفقیت تراکتور خواهد بود ورنه در نظر گرفتن تراکتور بعنوان “تیمی بدون سرمربی” ضمن اینکه انصاف در قضاوت را به همراه ندارد حاوی چشم بستن بر تمام خدمات مربی تیم نیز بوده و اینچنین انتقادات بیرحمانه تراکتور را به بیراهه خواهد برد.
تقویم دسکتاپ آبان ماه هواداران تراکتورسازی، در 16 طرح متنوع
برای دانلود این مجموعه زیبا روی عکس زیر کلیک کنید.
حجم مجموعه 6 مگا بایت میباشد.
طراحی شده توسط Grapic.ir