رئیس شورای ورزش آذربایجان شرقی گفت: شرکت های پخش استان می توانند از برند تراکتورسازی برای تولید محصولات مختلف به ویژه در زمینه صنایع غذایی استفاده کنند.
بیگی در ادامه از تفاوت نداشتن شرکت های پخش شناسنامه دار و بی شناسنامه انتقاد کرد و افزود: چگونه می شود شرکت های شناسنامه داری که زحمت زیادی برای فعالیت قانونمند خود می کشند از خدمات یکسانی با شرکت هایی برخوردار باشند که فعالیت آن ها اساساً قانونی نیست.
استاندار آذربایجان شرقی، اعمال سیاست های تشویقی و اعطای تسهیلات بیشتر به شرکت های پخش هویت دار در مقایسه با شرکت های پخش فاقد شناسنامه را مورد تاکید قرار داد.
رئیس کمیته تنظیم بازار آذربایجان شرقی در بخش دیگری از سخنان خود، عملکرد مناسب و شایسته شرکت های پخش را ضامن موفقیت قانون هدفمندی یارانه هاست و گفت:زمینه سازی شرکت های پخش برای اجرای مطلوب قانون هدفمندی یارانه ها ارزشمند بود.
وی با تاکید بر اینکه شرکت های پخش قابلیت بیشتری دارند، افزود: این قابلیت، با درنظر گرفتن موقعیت ممتاز جغرافیایی آذربایجان شرقی ارزش بیشتری به خود می گیرد.
استاندار آذربایجان شرقی اضافه کرد: هر چقدر بتوان کارآیی شرکت های پخش را به ویژه از بعد اقتصادی افزایش داد، می توان به ارتقای رقابت در این بخش امیدوار بود.
بیگی مشکل حمل و نقل، تسهیلات بانکی و بیمه های تامین اجتماعی را سه مشکل اساسی شرکت های پخش آذربایجان شرقی دانست و اعلام کرد: با تشکیل جلسه دیگری راهکارهای برون رفت از وضع موجود و رفع این مشکلات بررسی و اجرایی خواهد شد.
استاندار آذربایجان شرقی گفت: مسئولان دستگاه های مختلف به ویژه حمل و نقل و پایانه ها و نیز بهداشت باید با وسعت نظر و انعطاف بیشتر با مشکلات این حوزه برخورد کنند.
در این نشست مشکلات شرکت های پخش آذربایجان شرقی با حضور مسئولان ارشد استان مورد بررسی قرار گرفت و مقرر شد با تشکیل کارگروهی، این مسایل در اسرع وقت پیگیری شود.
بیش از یکسال است که دو نهاد مهم شهری به دلایل نامعلوم از ارایه ی خدمات به خیل عظیم هواداران تراکتورسازی سر باز می زنند. در این میان تنها قشری که از این نامعلومی رنج می برد هواداران عاشق و بی ادعای تراکتور هستند که همواره در سرما و گرما برای اعتبار تیم و دیار خود متحمل رنج های بسیار می شوند.
این دو نهاد مهم کشوری از جمله مهمترین بخش هایی هستند که اداره ی آنها مستقیما با مالیات دریافتی از شهروندان صورت می پذیرد و عدم ارایه ی خدمات از سوی آنها نوعی دهن کجی به مردم و شهروندان محسوب می شود. باید توجه داشت که اکنون و در این برهه ی زمانی شهر تبریز به یمن حضور تراکتور هر هفته پذیرای خیل عظیمی از هوادارانی است که از اقصی نقاط کشور راهی این شهر می شوند و مواجهه با مشکلاتی از این قبیل تنها به لکه دار شدن نام شهر اولین ها منجر می شود. تبریز شهری نیست که به راحتی بتوانیم لکه دار شدن نام آن را تنها به دلیل کم کاری چند مسئول بپذیریم. تبریز عروس آذربایجان است که تنها به نام آوردنش موجب غرور هر آذربایجانی است.
بروکراسی اداری اکنون در این منطقه به حدی پیش رفته است که شهردار و رییس اتوبوسرانی به هیچ وجه خود را در مقابل انتقادهای بجا مسئول نمی دانند و به نوعی دیکتاتوری اداری در راس این دو نهاد مهم استانی و کشوری مشهود است. طی مسیر چند کیلومتری با پای پیاده هر هفته رمق از هواداران تراکتور می گیرد در حالی بعضی از این مسئولین، حتی خرید منزل خود را نیز با خودروی دولتی و مردمی انجام می دهند. به راستی آیا جامعه تا این حد به ورطه ی بی مسئولیتی فرو رفته است که حل چنین مشکلاتی از سوی مسوولین به فراموشی سپرده می شود؟
در سایر کشورها مخصوصا کشورهای عربی شاهد هستیم که مسوولین چقدر برای آسایش اندک تماشاگران خود تلاش می کنند و بهترین امکانات را برای آنها فراهم می کنند. در اکثر نقاط کشور هم رویه ی مرسوم بدین صورت است که شهرداران و مسئولین اتوبوسرانی نهایت تلاش خود را به کار می بنندند تا هوادار با آسودگی به ورزشگاه راه یابد. اما در تبریز جریان معکوس است. هیچ کس پاسخگو نیست. با وجود اینکه مشکل حمل و نقل ورزشگاه بارها و بارها در اکثر رسانه های کشور بازتاب یافته است ولی نه مشکلی حل شده است و نه مسئولی پاسخگو بوده است.
از سویی استاندار محترم چنین عنوان می کنند که حضور تراکتور در لیگ برتر و احتمالا در جام باشگاه های آسیا افتخاری است که تنها به لطف هواداران نصیب این استان می شود و از سوی دیگر تنها به روی تمامی این مشکلات لبخند ملیحی می زنند و به سادگی از کنار آنها می گذرند. به راستی باید از مسئولین پرسید که هدفشان از چنین کم کاری هایی چیست؟ تا تکلیف خود را با مردم مشخص کنند و بیش از این زجر نکشند. در حالی که دنیا مدام و ثانیه به ثانیه رو به پیشرفت و تمدن می گراید شهردار و مسئول اتوبوس رانی به سادگی توانسته اند با قرن ها پیش را در ذهن مردم تداعی کنند.
پاسخ تمامی این مشکلات را می توان به سادگی با مراجعه به جامعه شناسی
ایران دریافت. مردم ایران افرادی بسیار نجیب هستند که همین نجابتشان اکنون
بازیچه ی دست عده ای شده است که مسئولیتی را میپذیرند و هرگز خود را مسوول
نمی دانند. به راستی اگر از همان روز اول در ورزشگاه یکبار به شهردار و
مسوولین استانی با حمایت هفتاد هزار نفر اعتراض می کردیم، اکنون با این
مشکل روبرو بودیم؟ چرا شورای شهر تبریز که متولی شهرداری و شهردار آن هستند
و استانداری که مسئول اتوبوسرانی است، پاسخگوی چنین بی حرمتی هایی نیستند؟
تا کی باید شعار بدهند و در موقع عمل خود را پنهان کنند و تا کی باید تنها
شاهد این بی مهری ها باشیم و دم بر نیاوریم؟
علی سرابلی
http://www.facebook.com/profile.php?id=100000199580323