اخبار باشگاه تیراختور و دیگر تیمهای آزریایجان

این وبلاگ صرفا یک وبلاگ خبری جهت اطلاع رسانی است

اخبار باشگاه تیراختور و دیگر تیمهای آزریایجان

این وبلاگ صرفا یک وبلاگ خبری جهت اطلاع رسانی است

حرفه ای باشیم و حرفه ای عمل کنیم






سایت متحد هواداران- فوتبال حرفه ای را می توان در بازی ال کلاسیکوی اسپانیا تعریف کرد جایی که دو تیم بارسلونا و رئال مادرید در مقابل هم بازی می کنند. مهم نیست بازی در کدام شهر برگزار شود چون در هر صورت شاهد یک بازی جذاب و دیدنی خواهیم بود. چند ماه پیش در یکی از این بازیهای ال کلاسیکویی، بارسلونا در نیوکمپ و در دیدگان نزدیک به 100 هزار نفر توانست تیم رئال مادرید را با آن همه ستاره با نتیجه عجیب 5-0 شکست دهد. وقتی این بازی را مورد تحلیل قرار دهیم به نکات جالبی دست می یابیم که می توان اصلی ترین آن را شور و تشویق و جو ملتهب ورزشگاه دانست. هر دو تیم دارای بازیکنان شاخصی هستند که هر کدام می توانند در بازی نتیجه را تغییر دهند، ولی ما به عینه دیدیم که در آن بازی بازیکنان رئال مادرید حتی در حد یک تیم رده دهمی هم ظاهر نشدند. حال این سوال در ذهن تداعی می شود که چه دلایلی باعث شد که تیمی با آن همه بازیکنان سرشناس قدرت ندارد در مقابل تیمی که از لحاظ بازیکان همپای این تیم است عرض اندام نماید که همان طور که اشاره کردم دلیل اصلی آن نه بازیکنان بودند و ه کادر فنی بلکه هوادارانی بودند که تنها مختص تیم بارسلونا بود و این تنها چیزی بود که رئال مادرید از آن بی بهره بود. بارسلونا و رئال مادرید دارای مربیان حرفه ای، بازیکنان حرفه ای، تماشاگران حرفه ای، مدیران حرفه ای و البته و صد البته فوتبال هستند که در این بازی به غیر از تماشاگران در همه موارد پایاپای بودند.


با این مقدمه کوتاه می خواهم اشاراتی به دلایل شکست تیم تراختور داشته باشم. امید دارم که مفید قرار گیرد.

1- قبل از بازی جوی عجیبی در سایت ها بود که با تاسف باید عرض کرد که هیچ کس تحلیلی درست و واقعی از آن را نداشت. برادری و دست دوستی با تیم سپاهان هیچ گاه بد نیست ولی نباید این دوستی تا حدی پیش رود که تیم مقابل را در ورزشگاه آنطور تشویق نماییم که انگار تیم خودی است. این نشان از حرفه ای گری تیم حریف است که با استفاده از روانشناس موفق باعث شد که جو ورزشگاه به نفع آنها شود. در بازی ال کلاسیکو رونالدو هر گاه پا به توپ می شد هواداران طوری جو ورزشگاه را ملتهب می کردند که انگار دشمن در حال حمله است. این حرکت باعث شد که رونالدو بازی خود را نتواند انجام دهد و استرس بازی آن را غرق خود کرده بود. در حالی  که ورزشگاه سهند آنطور که باید و شاید به سود تیم ما نبود و بازیکنان آن جو ملتهب را قبل از بازی از ما گرفتند.


2- در این بازی متاسفانه حس حضور در ورزشگاه آنطور وضعیت را ملتهب کرده بود که برای رسیدن به ورزشگاه باید چند ساعت قبل آماده می شدی و راهی ورزشگاه تا جایی مشخص برای خود داشته باشی که این عامل باعث افت شور و انرژی می شود که در حین بازی دیگر آنچنان که تشویق باید صورت گیرد، انجام نمی پذیرد. البته این حضور که چند ساعت قبل از بازی می باشد باعث می شود که قبل از بازی تمام انرژی خود را با تشویق های نه چندان مهم از دست دهیم و خود را تخلیه نماییم ودیگر نای تشویق در حین بازی را نداشته باشیم.

3- هر گاه حساسیت بازی بیشتر می شود متاسفانه ورزشگاه و هواداران زیادی از جای جای آزربایجان به ورزشگاه می آیند که شاید برای عده ای اولین بار می باشد که ورزشگاه را از نزدیک می بینند و باعث می شوند آنهایی که حس تشویق در آنها بیش از بقیه هست با عدم همراهی این عده آن تشویق ها هم از بین رود و روحیه برای آنها هم نماند تا به تشویق های خود ادامه دهند که در این بازی به عینه شاهد آن بودم که با هر برخاستنی خیلی ها با صدای اعتراض درخواست نشستن در صندلی و تماشای بازی را می کردند.من مخالف حضور تماشاگران نیستم ولی این حضور باید به صورت برنامه ریزی شده و با تبلیغات از قبل و هماهنگی لازمه قبل از بازی صورت گیرد.

 


حال با توجه به نکات بالا باید عرض کنم که یکی از دلایل اصلی برد تیم بارسلونا با آن نتیجه عجیب هوادارن بودند نه بازیکنان  و کادر فنی.این سه عامل که مختص هوادارن می باشد شاید از جمله مهم ترین عواملی باشد که باعث شد تیم تراختور حتی نتواند از این بازی حتی یک امتیاز نیز دشت نماید. تجربه نشان داده که ما در اکثر بازیهایی که ورزشگاه را پر می بینیم به آنچه که می خواهیم برسیم و نتیجه ای در خور توجه را بدست آوریم که نمونه بارز آن بازی سال قبل مقابل مقاومت سپاسی بود، با آنکه تیم حریف آنچنان که حریف قدری نبود ولی ما به نتیجه مساوی دست یافتیم. البته دلایل دیگری نیز وجود دارد که این حضور حماسی باعث می گردد که روی دهد که در ذیل بدان می پردازم

 

بر همگان واضح و آشکار است که تبریز سوای سایر شهر ها می باشد یعنی هر اتفاقی که در تبریز رخ می دهد به عنوان بحران نمایش داده می شود که همیشه در چنین مواقعی کمیته بحران تشکیل می شود که از این اتفاق ضربه ای به بدنه شهر و حکومت نخورد. تنها راه حل این بحران همان در دست داشتن جو قبل و حین بازی می باشد که به نوعی با برنامه ریزی قبلی به پیش می رود. اگر دقت نمایید در چنین بازی هایی تیم نتیجه ای را به دست می آورد که باعث تخلیه انرژی و افت روحیه می شود تا به نوعی از اتفاقات دیگری جلوگیری نماید.

حال شاید تعجب نمایید که چرا کلاً سنگ را به طرف هوادارن انداختم در حالی که در این بازی مدیریت و کادر فنی و بازیکنان نیز انگیزه ای برای برد نداشتند که باید عرض کنم که متاسفانه در این بازی اتفاقات نادری افتاد که اصلاً قابل توجیه نیست و باید تحلیل کارشناسانه صورت گیرد که بنده فقط به آنها اشاره می نمایم.

سرمربی تیم قبل از بازی حرف هایی می زند که روحیه جنگندگی در بازیکان از بین می رود و باعث می شود آن شور و انگیزه لازم برای برد را نداشته باشند و با گفتن جملاتی همچون ما با تیم ملی سپاهان بازی داریم باعث می شود تیم حریف قدرتی بیشتر به خود گیرد. البته در این بین سخنان مدیریت نیز مزید بر علت بود و این نشان از آن است که تیم کادر حرفه ای را به خود نمی بیند. ولی در مورد بازیکنان باید عرض کنم که غرور کاذب برد در مقابل تیم استقلال باعث شد که انگیزه لازم را برای گرفتن امتیاز نداشته باشند که این انگیزه را باید ما هواداران در آنها به وجود می آوردیم که متاسفانه  آن طور که باید و شاید نتوانستیم به وظیفه خود عمل نماییم.

به هر حال باید این را قبول نماییم که هواداران ما آنطور که باید حرفه ای نیستند با آنکه خود قبول دارم در بعضی بازی ها نتیجه بازی از قبل تعیین شده و شاید نقش هوادارن آنچان به چشم نیاید ولی درعوض به این نتیجه می رسیم که مشکل از طرف هوادران نبود و عوامل دیگری باعث گردیده تا تیم نتیجه در خور توجه را نگیرد. ما به عنوان هوادار باید به وظیفه خود به خوبی عمل نماییم تا دیگری توجیهی برای غیر نباشد.

به امید روزی که نه تنها حرفه ای گری بلکه این بازی فوتبال باشد که نتیجه را رقم زند نه عوامل دیگر.

یاشاسین آزربایجان

یاشاسین تراختور

یاشاسین هواداران فهیم و با اخلاق تراختور

Qartal Türkoğlu

عکس :آلپای

تراختور چیست و تراختورچی کیست؟؟

تراختور چیست و تراختورچی کیست؟؟

شب گذشته به باخت تیم و گله مندی هواداران که با سو استفاده برخی ها همرا شد فکر میکردم.


به این فکر میکردم که اثبات حقانیت ما چرا با کژفهمی روبه رو میشود.به این فکر میکردم که چرا در بازی که سراسر کشور میبینند نباید قدمی در راه از بین بردن سوء ظن نسبت به خودمان باشیم؟ از شدت ناراحتی چشمهایم را بسته و به دور از آلودگی های دنیای خودمان رویا هایم را که شب قبل بازی داشتم تماشا کردم. در این همهمه مردی را دیدم که از من پرسید: این تراکتور تراکتور که میگویند چیست؟این همه مردم کیست و برا چه آمده اند؟ آنها چگونه بشری اند؟؟ خودم هم جوابی روشن نداشتم. به سیر خود در رویاهایم ادامه دادم تا جواب این سوال را پیدا کنم.اولین کاری که به ذهنم رسید پرسش از اهل فن بود. بالاخره دو دسته پیدا کردم.دسته اول تراکتور را تیمی درجه 2 با تماشاگرانی پر حاشیه که با میهمان ها بدرفتاری کرده و هزاران شکوایه دیگر از جمله توهین و سنگ پرانی و ... که متاسفانه این عقیده بر جامعه ما حاکم هست. دسته دوم که به نسبت دسته اول اقلیت هستند عقایدی خلاف آنها دارند. در این دو راهی مانده بودم که حضور همان هواداران ذهن خود را به خود مشغول کرد. همان هایی که مشقت ها را تحمل میکردند تا خود را به دره ای که ورزشگاه مان باشد برسانند. "به عشق معشوق می آیند " این را یکی از آنها گفت. آری درست عین لیلی و مجنون. این عشق همان چیزی هست که کور دلان دسته اولی نمیتوانند درک کنند. انصافا در عمل هم به غیر از چند مورد بحق هیچ یک از ادعاهای دسته اول صادق نیست.در این فکر بودم که آیا فردا میتوانیم این طرز فکر غلط را از جامعه که نسبت به ما دارند را از اذهان آنها دور کنیم تا مارا همانطور که هستیم بشناسند؟ و هزاران آیا های دیگر.

روز بازی فرا رسید و همه بعد انجام کار های روزمره خود را به دره مقدس سرخ رساندند.شکوه و عظمتش لرزه بر اندام خودی هم انداخته بود طوری که تماشای پارکینگ های خاکی استادیوم هم خالی از لطف نبود.با مشاهده حماسه بر این باور رسیدم که سکوها در تسخیر ماست. اندکی جلو رفته و به نزدیکی استادیوم رسیدم.آری همه جا سرخ است.سرخ در مقابل این حماسه سرخ بودنش را انکار میکند. تا جایی پیش رفتم که دیدم چند 10 هزار هم در بیرون آماده ورود هستند.بی اختیار اشک از چشمهایم چون سیل جاری شد چون دردی در سینه داشتم آن هم پر نشدن استادیوم بود که حضورتان چون کیمیا بر دردهایم بود. ولله همین حضورتان برای ما کافیست. آری برادرم کافیست حتی اگر شعار دادن بلد نباشی. آری سرور من کافیست حتی اگر ببازیم.
آری درست خوانده اید باختن در مقابل شرف و متانت هیچ ارزشی ندارد. اینجا آذربایجان مهم شرف ، شهامت ،مردانگیست. اینجا مردمانش ایستاده میمیرند.اینجا آذربایجان است مهد فرهنگ و تمدن ایران زمین. آذربایجانی یعنی مرد عمل بودن نه شعار دادن. فرهنگ را در استادیوم نشان دادیم و یک زیپ محکم بر دهان نا عادلان از خدا بی خبر در مقابل هفتاد میلیون انسان کشیدیم.نشان دادن فرهنگ آن را ایجاب میکرد که به پاس احترام و محبت های باشگاه سپاهان ،آنها را مورد تکریم قرار دهیم و این کار کمترین کاری بود که در حق مردم اصفهان میتوانستیم انجام دهیم.دینی که بر گردن ما بود را ادا کردیم و آن روز دوباره ما زنده شدیم و خوشحالیم که مردم آذربایجان در پیشگاه حق علارغم باخت عذاب آور رفوذه نشدند. البته در این میان دوستانی هستند که خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر صحبت های برخی افراد قرار گرفته و مشکلاتی تیم از لحاظ فنی و از لحاظ بازیکن را که منجر به باخت تیم شد ، به تکریم حریف ربط میدهند. یا خرده میگیرند که چرا از سایر تیم ها تکریم نمیکنید؟ جواب بس روشن است . در دیگر جاها اگر تماشاگری وجود داشته باشد جز توهین چیز دیگری نثارمان نمیشود و تنها جایی که حداقل امسال ارزش های انسانی را پاس داشت همین اصفهان بود لذا خصلت آذربایجانی اجازه این را نمیداد که ما محبت های آنها را جبران نکنیم.
نکته مهم که باید در اینجا ذکر شود این هست که میتوان برای بازی دیروز 10 ها عامل شمرد که در مجموع باعث باخت تیم شدند.پیدا کردن آن 10ها عامل کار سختی نیست و میشود برداشت کرد که تشویق مربی حریف کوچکترین اثری روی باخت نداشته است اما طبق معمول افرادی هستند که بازی با احساسات ما هواداران حرفه آنها بوده و با بزرگنمایی باخت و همچنین ایراد از استقبال از سرمربی حریف در هتل سعی در کم ارزش جلوه دادن فرهنگ والای هواداران ما دارند آری همان هایی که در روز جنایت هواداران یک تیم علیه تراختوری های مظلوم که باعث محرومیت ما شد اثری از آنها وجود نداشت.

سخن اخر :
بازی قبلی مان یک چیز مهم را به من هوادار آموخت و آن این بود که تیم و هوادار تراختور هم ردیف با کلمات شرافت و متانت است و از اینکه هواداران با معرفتشان باعث شدند فضای لمپنیسم دوباره از ورزشگاه مقدس ما دور شود و به نوعی به ذات خود برگردیم ممنونم

rezaiq

قلعه نوعی:بن همام بایدیک سهمیه افتخاری به تراکتور سازی بدهد!

قلعه نوعی:این کتک کاری ها مزه فوتبال است/ بن همام بایدیک سهمیه افتخاری به تراکتور سازی بدهد!

من دوست دارم یک فصل دیگر در سپاهان بمانم چون هم خودم وهم خانواده ام راحت هستیم.باید توافقات دوجانبه باشد.


Amir Ghalenoei



سایت گل- صدرنشینی سپاهان وبرد مقابل تراکتورسازی سرمربی این تیم را هنوز مجاب نکرده که خود را قهرمان بداند. امیر قلعه نوعی به 4بازی باقی مانده اش به چشم 4فینال نگاه می کند.گفتگوی تازه او را بخوانید:
فوتبال ایران پر از درگیری شده.
این درگیری ها مزه فوتبال است!من البته به مسائل تیم های دیگر کاری ندارم وکلی حرف می زنم. بازی پرسپولیس واستیل آذین را هم ندیدم.
تراکتور را بردید. تصور این برد را داشتید؟
برای برد رفته بودیم اما شاید نه با این نتیجه.کاری به بحث فنی ندارم اجازه بدهید در مورد یک بحث دیگر حرف بزنم.
بفرمایید.
آنچه هواداران آذری زبان رقم زدند وصف ناشدنی بود. قبل از بازی،حین وبعد از بازی یک جو زیبا داشتند ومن اگر جای بن همام بودم یک سهمیه افتخاری به تراکتور در بازی های آسیایی می دادم چون چنین جوی بی نظیر است.من جا دارد از همه تبریزی های عزیز تشکر کنم.
داوری خوب بود؟
من بعد از بازی با مس که گل سوم آنها آفساید بود هم از داور تشکر کردم.آقای فغانی وپدرشان بچه محل ما بوده اند ودر این بازی هم عالی کار کردند که من از او وهمکارانش وکمیته داوری ممنونم.
چه میزان خود را قهرمان می دانید؟
ما 4فینال داریم.تا رسما قهرمان نشویم باید بجنگیم وکار ما تازه شروع شده.
عده ای معتقدند با مهره هایی که دارید باید قهرمان شوید.
این حرفها قشنگ نیست. من از طرف باشگاه سپاهان می گویم که حاضریم اسناد مالی مان را منتشر کنیم. چهار تیم بالای جدول هم منتشر کنند ببینید چه تیمی بیشتر هزینه کرده. ما مدیریت هزینه کرده ایم. بازیکن 30 میلیونی هم داریم.در این دو سال 17بازیکن جابه جا کرده ایم و9تا بازیکن با کیفیت گرفته ایم.این نامش مدیریت هزینه است.سپاهان یک مجموعه کامل است.
با این موفقیت های آسیایی دیگر نمی گویند بین المللی نیستید.
دوستان ما را دوست دارند این حرفها را می زنند!البته خوشبختانه خودشان آن قدر کم حافظه هستند که مسابقه پیامک می گذارند ومی گویند قلعه نوعی در تیم ملی بیشترین میانگین امتیاز را داشته. در تیم ملی نرفتیم با تیم های زمین خاکی بازی کنیم.حریفان بین المللی بودند. خداوکیلی سالهای قبل هم در آسیا با استقلال وسپاهان خوب کار کردیم فقط بدشانس بودیم اما حالا باتجربه تر شده ایم.خدارا شکر در غرب آسیا با یک اخطار بهترین تیم اخلاق هم بوده ایم.
قراردادتان با سپاهان تمدید شد؟
من دوست دارم یک فصل دیگر در سپاهان بمانم چون هم خودم وهم خانواده ام راحت هستیم.باید توافقات دوجانبه باشد.
حرف پایانی؟
ما کلمه مقدسی به نام ایران داریم. باید برای اعتلای این نام از حاشیه ها دور شویم.