فوتبال ما هم جنبه مثبت دارد هم منفی
لیگ هیجان انگیزتر شده. صعود ذوب آهن به فینال لیگ آسیا خیلی دلگرم کننده است. پیروزی های دوستانه برابر چین و کره با نمایش خوبی کسب شد اما در عین حال مشکلات از قبیل اینکه تیم خصوصی نداریم زیاد است. تیم ها هنوز دولتی اند و پول مردم در بسیاری از حوزه های فوتبال بر باد می رود و آن مهلتی که فیفا تا سال 2011 به ما داده دارد به سر می رسد. باشگاه ها باید خصوصی شوند اما هیچ برنامه مشخصی وجود ندارد . تیم ملی جام جهانی نرفته و کلا روند فوتبال خوب نیست.
حذف جوانان و نوجوانان
اعتقاد ندارم تیم های جوانان و نوجوانان ما ضعیف هستند. ناکامی هم جزئی از فوتبال است. امارات در آخرین دوره قهرمان جوانان آسیا شد اما امسال حذف شدند. فوتبال انگلیس را که قبول دارید؟ امسال تیم جوانان این کشور در مسابقات اروپایی ناموفق بود . این بدان معنی نیست که فوتبال انگلیس ساختار وجود ندارد.
فوتبال جزئی از زندگی مردم است
رویکرد مردم نسبت به فوتبال خیلی قوی و برجسته است و جزئی از زندگی آنها شده است. نمی خواهم بگویم فوتبال ما در مجموع موفق است ولی در این اوضاع اقتصادی دنیا و برخی تنشهای سیاسی ، استعدادهای زیادی داریم. رسیدن ذوب آهن به فینال آسیا از این موفقیت هاست.
انتظار نداشتم ذوب آهن به فینال آسیا برسد
نگاه من به فوتبال مثبت است. همه انتظار قهرمانی از نوجوانان و جوانان داشتند ولی من نداشتم. انتظار هم نداشتم ذوب آهن به فینال آسیا برسد. تیم ملی ایران ، کره جنوبی را در کشورش شکست می دهد. کره ای ها از سرمایه گذاری، باشگاه خصوصی، حضور در جام جهانی و فاکتورهای دیگر فوتبال از ما موفق تر هستند ، پس ما خوب بودیم که آنها را بردیم. در زمینه زیرساخت و فوتبال پایه ، در 4، 5 سال گذشته نسبت به یک دهه قبل بهتر شدیم. در سایپا 33 تیم پایه وجود دارد است. ذوب آهن و سپاهان هم تیمهای پایه دارند و برخی تیمهای دیگر .
پرسپولیس و استقلال هم که جزو تیم های ولخرج کشور هستند دیگر مجبورند 2، 3 تیم پایه را شکل دهند. ابومسلم با این همه مشکل تیمهای پایه دارد اما خیلی باید بیش از این به استعداهای خود برسیم.
فقط نباید فوتبالی ها در مورد فوتبال صحبت کنند
30سال است در رسانه هستم. قوی ترین برنامه ورزشی 90 است. اگر دقت کنید جان مایه برنامه فردوسی پور این است که در فوتبال ایران مدیریت وجود ندارد. اگر به 90 دقت کنید متوجه می شوید یا جنگ مدیران است یا مسائل اقتصادی. مسائل فوتبال ما اقتصادی، ساختاری و مدیریتی است. این ها را فوتبالیست ها نمی دانند. بحث من با کسانی که می گویند فقط فوتبالی ها باید درباره فوتبال حرف بزنند همین است. این موضوع که بازیکنان کدام کتاب را نوشته اند؟ آنها شوت خوب می زنند ولی وقتی بحث چارت باشگاه پیش می آید آیا می دانند؟ برای همین است که فردوسی پور می تواند آنجا صحبت کند. رویکردم در مورد ورزش از دید فرهنگی، تاریخی، جامعه شناسی است و به آن اهمیت بیشتری می دهم. سیستم 3-3-4 و یا هر سیستم دیگری که ساده است. یک الگوی ریاضی ساده دارد که بحث در مورد آن آسان است ولی مسائل فرهنگی فوتبال ما کمتر دیده می شود. وقتی روزنامه ها را ورق می زنیم در مورد خود فوتبال و زیبایی آن نیست. راجع به درگیری هاست. ما رویکرد جامعه شناسی و روانشناسی قوی در فوتبال نداریم چون آدم های متخصص این حوزه به فوتبال وارد نشدند. فقط نباید فوتبالیست ها در مورد فوتبال صحبت کنند. آنها که نه اصلاً کتابی خوانده اند و نه مقوله تحقیق را می دانند و نه جامعه شناسی را. فقط خوب می دوند و شوت می زنند. به خاطر همین است فردوسی پور با فاصله متمایز شده از دیگران. چون روی چیزهایی دست می گذارد که فوتبالیست نمی دانند و کسی به آن نپرداخته است.
ساختار در ورزش وجود ندارد
مشخص نیست در فدراسیون فوتبال چه کسی سخنگو است. مشخص نیست کفاشیان باید حرف بزند یا تاج. این مشکلات ساختاری است. همین وزنه بردار ما که مادام العمر به خاطر دوپینگ محروم می شود به خاطر مشکل مدیریتی و فرهنگی است. مبالغی که هدایتی در استیل آذین خرج کرده، اقتصادی است. ظاهراً این باشگاه خصوصی است اما وام هایی که این باشگاه گرفته شاید از منابع دولتی بدست آمده است..
بخش خصوصی وارد این فوتبال نمی شود
بخش خصوصی وارد فوتبال نمی شود. ساده ترین دلیلش این است که نمی تواند با دولت رقابت کند. معلوم است که با پرسپولیس و استقلال که از سازمان تربیت بدنی و نهادهای دیگر تغذیه می شوند نمی تواند رقابت کند. در فوتبال موارد ساختاری و فرهنگی و مدیریتی مهم است. ورزش اگر مثبت نباشد از نظر من معنی ندارد چون به اندازه کافی مشکلات داریم. به این دلیل به ورزش رو می آوریم که ذهن خود را به آرامش برسانیم بنابراین اگر ورزش هم سیاه باشد نباید بیاییم.
فوتبالیست ها باید به جامعه طراوت و نشاط دهند
هزینه ای که دولت و ملت به فوتبال می دهند خیلی زیاد است. دستمزدها را همه می دانند. یک فوتبالیست برای 7، 8 ماه بازی 700 میلیون می گیرد یعنی روزی 6، 7 میلیون. رئیس جمهور، نماینده مجلس، دکتر، مهندس هم این پول را نمی گیرد. قیمت ها را می پردازیم به خاطر این که طراوت و نشاطی به جامعه منتقل شود. اگر این طراوت از فوتبال به جامعه منتقل نشود به چه دردی می خورد؟!
آرشیو فنی ام را تلویزیون هم ندارد
آرشیوی که در زمینه های فنی بازیهای فوتبال از دهه 60 میلادی به بعد در خانه دارم ادعا می کنم که تلویزیون هم ندارد. از بچگی این بازی ها را می دیدم و یادداشت می نوشتم. طبیعی است برای این که نشان دهم کعبی یک بازیکنی است که حضورش در تیم ملی زاید و اضافی است و مبلغ بیش از توانایی هایش به او پرداخت می شود باید استدلال کنم که دفاع راست است یا اینکه در سیستم 3،5،2 به درد می خورد یا 4،4،2. یک مدافع کناری باید 12 کیلومتر بدود مثل دنی آلوز. باید مخاطب بداند که به مطلب و آنچه که می گویی اشراف داری. هافبکی که کمتر از 10 کیلومتر بدود اصلاً خارج از استاندارد فوتبال جهانی است.
همه کارشناسان تلویزیون مربی شده اند به جز من
ما که پولی از کارشناسی در تلویزیون نمی گیریم. در این مدتی که من و دیگران به عنوان کارشناس به برنامه ها می رویم به خاطر عشق است اما یک نکته ای وجود دارد. همه آنهایی که به عنوان کارشناس می روند یا مربی شده اند یا دستیار . یعنی کسب درآمدی از فوتبال می کنند ولی تنها کسی که به تیمی نرفته من هستم. البته سایپا در حوزه فرهنگی و مدیریتی از من دعوت کرد اما هنوز نپذیرفتم.
رویکردم تماشاگر عاشق به فوتبال است.
به خاطر فوتبال به همسرم جفا کردم
ما که عاشق فوتبال هستیم از خیلی چیزها می گذریم. خیلی موقع ها بودن با خانواده را نادیده گرفتم که با فوتبال باشم. خیلی به دختر و همسرم جفا کردم. بازی هایی بود که می دانستم صفر صفر می شود و هیچ صحنه فوتبالی جالبی هم ندارد اما 2 ساعت وقت گذاشتم و آن را دیدم ولی با همسرم به عیادت مادرش نرفتم. ما فوتبالی ها یک خودخواهی داریم و خیلی وقت برای فوتبال می گذاریم. هر جا می روم از ذات فوتبال دفاع می کنم. این موضوع خیلی برای من مهم است.
اگر این فوتبال زیر سوال برود یعنی 30 سال عمرم را باید دور بیندازم. می توانستم خیلی کارهای دیگر کنم. نگاهم طوری است که فوتبال بخشی از زندگی من است.
فرمت برنامه فردوسی پور به من نمی خورد
این طور نیست که رابطه ام با فردوسی پور بد باشد که به برنامه اش نمی روم. با فردوسی پور رابطه خانوادگی دارم. فرمت برنامه فردوسی پور به من نمی خورد. حضورم در برنامه های خارجی بیشتر کارایی دارد.
راجع به فوتبال ایران نمی توان حرف آخر را زد
راجع به فوتبال ایران نمی توان حرف آخر را زد. در برنامه خارجی می توانی از چلسی حرف بزنی. مثلاً بگویی که آبراموویچ گنگستری هست که پول مردم روسیه را واقعاً مفت بدست آورده و در چلسی ولخرجی می کند. مشکل فوتبال ما دولتی بودن آن است. تمام این باشگاه ها و مربیانی که بیهوده می آیند و می روند برای این است که کسی از جیب پولی نمی پردازد. دولت خیلی بی رویه در فوتبال هزینه می کند و همه می دانند با ریخت و پاش همراه است.
فوتبال و سینما با هم فرق ندارند. 2 کتاب نوشتم یکی در مورد تاریخچه سینما و یکی ورزشی به اسم «روزی روزگاری فوتبال» ظاهر فوتبال و سینما با هم فرق دارد ولی هر دو با توده مردم سرو کار دارند. از این دو مقوله بچه 5 ساله تا پدربزرگ و مادربزرگ استفاده می کنند. محدودیت سنی هم ندارد. حضور مردم است که به این دو حوزه اثر می بخشد. فیلم های لوده گی که می سازند به خاطر استقبال مردم است و مخاطب دارد. پرسپولیس و استقلال و رئال و بارسلونا را بدون تماشاگر نمی توان تعریف کرد. آنها در خدمت مخاطبند . در سینما هم همین طور است.
آوردن مربی خارجی ریخت و پاش رسانه ای است
آوردن مربی خارجی یک ولخرجی دیگر است. اسم آن را می گذارم ریخت و پاش رسانه ای.
بر فرض فدراسیون مربی پر اسم و رسمی را مثل رایکارد با حقوق 2 میلیون دلار بیاورد. بعد آن چی؟ آوردن مربی خارجی به نفع ما نیست.
بحث های اخیر فشار را از روی قطبی برداشت
در مورد استعفای قطبی باید بگویم که این کار فدراسیون در بحث آوردن مربی خارجی پس از جام ملتها فشار را از قطبی برداشت. هر جا می رود می گوید من بعد از جام ملت ها می روم. بعضی ها می گویند انگیزه بازیکنان را می گیرد ولی اعتقاد دارم بازی جام ملت ها ویترینی است که بازیکنان خود را به فوتبال جهان معرفی کنند. الان فشار از قطبی و تیم ملی در حوزه رسانه ای برداشته شده است. سرمربی تیم ملی بحث را تمام کرد و گفت می روم و گرنه خبر اول هر روز روزنامه ها بحث قطبی بود.
انتقادات به تیم ملی با 4 سال قبل فرقی نکرده است
در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2006 ، تیم ما با برانکو به جام جهانی رفت و آب در دل هیچکس تکان نخورد. حالا بروید روزنامه های آن موقع را ببینید که چه بلایی سر بلانکو آوردند. با موقع حذف تیم ملی از جام جهانی 2010 هیچ فرقی نکرده است. انشا همان انشا، نیش ها همان نیش، شلاق ها همان شلاق. مطالب در مورد تیمی که با برانکو به جام جهانی رفته و تیمی که با علی دایی و قطبی به جام جهانی نرفته فرقی نکرده است. نامه برانکو به دخترش نشان می دهد که چه خون دلی خورده است.
آیا ما ژورنالیست ها دنبال این هستیم که تیم برود جام جهانی یا اینکه خوراک رسانه ای برای فروش بیشتر داشته باشیم؟
روایت واقعی از دیدار ایران مقابل پرتغال و مکزیک
برخی خبرنگاران که با تیم ملی ایران در جام جهانی آلمان بودند همان جا قبل از شروع بازیها می گفتند برانکو را بردارید! نگاه ما به مقوله تیم ملی و اینکه موفقیت را چطور تعریف کنیم خیلی فرق دارد. در بازی مکزیک و پرتغال من کارشناس تلویزیون بودم. در بازی مکزیک که 3 بر 1 باختیم همه در استودیو عزا گرفته بودند اما واقعیت این است که فاصله ما با مکزیک بیش از 2 گل است. آنها 2 بار در سالهای 1970 و 1986 جام جهانی را برگزار کردند. ما برای برگزاری یک بازی در آزادی نزدیک به 20 ارگان را باید جمع کنیم ولی انتظار این بود که ما باید مکزیک را ببریم. این دور از واقعیت است. از پرتغالی که دکو، رونالدو و خیلی های دیگر داشت فقط 2 گل خوردیم در حالی که من اعتقاد دارم 8، 9 گل فاصله ما با فوتبال پرتغال است. استقلال و پرسپولیس بخواهند سر تمرین بروند کاسه چه کنم دست می گیرند اما یک بار بروید کیفیت باشگاه های پورتو و بنفیکا را ببینید. همین بشیکتاش و گالاتاسرای که نزدیک ما هستند را ببینید. هنوز ساختمان پرسپولیس و استقلال معلوم نیست کجاست. ابومسلم در ثروتمندترین شهر ایران است و به بی پولی خورده است. همه ابومسلم را باشگاهی می شناسند که هر فرد چک به دستی از آن طلبکار است. چطور انتظار دارید ایران پرتغال و مکزیک را ببرد؟
دولت می تواند فوتبال را خاکستر کند
فوتبال حرفه ای فوتبالی است که پولش را خودش تامین کند و روی پای خود بایستد. صندلی زمانی صندلی است که روی پایه های خود . فوتبال ما روی پای خود نیست دولت می تواند با یک خط بگوید ما دیگر برای این فوتبال پول نمی دهیم و این فوتبال خاکستر می شود.
باقری برای 5 بازی 400 میلیون می گیرد
پرسپولیس و استقلال 15 میلیارد سالانه هزینه دارند. در مقایسه با تیم های باشگاهی کرواسی که سوم جهان شده یا سوئیس، بلژیک، نروژ و دانمارک بازیکنان ما خیلی بیشتر می گیرند. بازیکنان ما از بازیکنان لیگ آمریکا هم بیشتر پول می گیرند. طرفدار پرسپولیس می گوید بازیکن بهتر بخرید. مگر این طرفدارها برای پرسپولیس چقدر پول می دهد؟ پول حاصل از بلیط فروشی چقدر است که به جیب پرسپولیس می رود؟ واقعا هیچی نیست ولی دولت باید پول کریم باقری را بدهد که یک فصل 5 بازی می کند و حداقل 400 میلیون می گیرد. مادرم که 75 سال دارد و اصلا اعتقادی به فوتبال ندارد یک پولی برای کریم باقری می دهد چون عملا از جیب دولت می رود. مثلا فرهاد مجیدی سالی 700 میلیون می گیرد ، این فوتبال حرفه ای نیست ولی اگر رونالدو با 100 میلیون دلار به رئال می رود تماشاگر رئال از جیبش پول می پردازد ، قیمت بیشتری به خاطر حضور رونالدو برای بلیط بازیها می دهد و مواردی از این قبیل . اما ولخرجی هایی که باشگاه استقلال می کند فرق دارد. بازیکن خارجی می آورد و بعد می گوید این چاق است ، 200 میلیون می دهد و او بر می گردد. این هزینه در سبد اقتصادی طرفداران استقلال جایی ندارد .یک تیم با پس زمینه دولتی یک میلیارد برای برای یک دروازه بان معروف می دهد. این فوتبال دولتی است نه حرفه ای. . دولت با یک خط ، فوتبال را خاکستر می کند ولی در انگلیس دولت نمی تواند منچستر را منحل کند چون وابسته به پول دولت انگلیس نیست و طرفداران منچستر پشت این تیم هستند. 30 تا 40 درصد پول بازیکنان گرانقیمت با پول بلیط فروشی، 30 تا 40 درصد با پخش بازی ها و بقیه با پول اسپانسر جور می شود.
خصوصی شدن فوتبال از مسائل ضد اخلاقی پیشگیری می کند
نمی خواهم بگویم که دستور مجلس در خصوص عدم اعطای بودجه به ورزش حرفه ای به نتیجه می رسد یا نه اما ما چاره ای نداریم هزینه فوتبال ما مثل بادکنکی شده که بزرگ و بزرگ تر می شود و دیر یا زود می ترکد . حتی اگر قهرمان آسیا هم شویم اتفاقی نمی افتد. 4 سال پیش رفتیم جام جهانی. آیا اتفاقی افتاد؟ باید فوتبال ما روی پای خود بایستد. این مشکل ماست. در مسائل اخلاقی هم می توانیم پیشرفت کنیم. اگر پول را باشگاه ها از جیب بدهند اجازه نخواهند داد بازیکنش را در پارتی لواسان دستگیر کنند و بعد زود آزاد شود و به بازی بعدی تیم برسد . آنها بازیکن را اخراج می کنند.
استیل آذین «له» می شود
ذات فوتبال ما دولتی است و باید تدریجی به سمت خصوصی شدن برود. فوتبال الان پر درآمد است. فوتبال همه جا پولساز است ولی چرا در اینجا اینطور نیست؟استیل آذین معلوم است که در میان تیم های دولتی له می شود . اگر نتیجه هم می گرفت در دراز مدت به مشکل می خورد البته اعتقاد ندارم استیل آذین چندان خصوصی است.
بیشترین مبلغ درآمد در فوتبال پخش تلویزیونی است به دلیل تبلیغات. اما آیا ما میتوانیم تلویزیون خصوصی داشته باشیم؟
سیستم جدید و حرف جدیدی در این فوتبال نیست
یکسری مربیان دارند دائما می چرخند و از این تیم به این تیم می شوند . از کسی اسم نمی برم اما رویکرد نو، حرف نو، تیم نو در این فوتبال نیست . دلیلش هم همین دست به دست چرخیدن مربیان است. بنابراین می بینیم که کاسمیرو سرمربی صنعت نفت آبادان متفاوت نشان می دهد. حتی دنیزلی یا قطبی را می تواند مثال زد. حال و هوای حرف زدن قطبی هم متفاوت است یعنی فوتبال ما تا این حد نیاز دارد به چهره های نو. دایره خیلی محدود است . یک گروهی هستند که راحت تر در این بده بستان ها هستند. کاسیمیرو تا حالا جواب داده است و آنچه از تیم نفت دیدم واقعا عالی بود. تعویضش مقابل استقلال خوب بود. معلوم بود مظلومی در آن بازی آچمز شده است. کاملا معلوم بود استقلال می بازد. استقلال نیمه مربیان را باخت. در نیمه اول استقلال موقعیت داشت . در نیمه فرصت گیر نیاورد. تا اینجا مربی صنعت نفت حرفی برای گفتن داشته است.
علی پروین فوتبال ایران را زنده کرد
یک کتابم 10 سال پیش چاپ شده و دوباره با برخی تغییرات چاپ خواهد شد. یک فصل داشتم به عنوان " عصر پروین". اول مثبت را بگویم