اخبار باشگاه تیراختور و دیگر تیمهای آزریایجان

این وبلاگ صرفا یک وبلاگ خبری جهت اطلاع رسانی است

اخبار باشگاه تیراختور و دیگر تیمهای آزریایجان

این وبلاگ صرفا یک وبلاگ خبری جهت اطلاع رسانی است

تیراختور درچند جبهه.............

تیراختور درچند جبهه.............


بازیهای لیگ برتر به پایان خودش رسید و تیم تراختور بهتر از رده پنجم جدول لیگ نتوانست برای خودش دست وپا کند.در این زمان بهتر دیدم همراه با شما مروری کنیم به مسائل واتفاقات دور وبر این تیم بلکه چراغ باشد برای آیند نه چندان دور ویا نزدیک این تیم مردمی(البته زبانی در عمل مردم هیچگونه اشرافی به این تیم و مسائلش ندارند)شایدکه مقبول بیافتد.




درمورد کادرفنی



اولین سدی که تیراختور نتوانسته برآن فائق آید وآن را درخودش هضم کند وهمراه خود سازد سرمربی خودش بود زیرا وقت برد این تیم سینه را صاف میکرد وبا غرور از بازیها و بازیکنان وتماشاگرانش میگفت ولی وای به موقعی که تیم امتیاز از دست میداد از کمبود امکانات گرفته تا نا تجربگی بازیکنان وناآشنا بودن زمین سخن  میگفت .پارسال اولین حضور تیراختور را بهانه میکرد امسال دومین حضورش را .اگر همینطور پیش برود در بیستمین سال حضور در لیگ باز میگه ما بیستمین سال حضورمونه نباید قهرمان بشیم سپاهان 28ساله درلیگ حضور داشته باید هم قهرمان میشد.سال گذشته وقتی تیم مقابل پیروزی واستقلال در آزادی با شکست وتساوی از زمین خارج شد کمالوند گفت:بازیکنان ما اکثرشان برای اولین بار و یا دومین بار است در این زمین به میدان میرفتند وما باید به این نتایج ایراد نگیریم درحالی که یکی نبود به او بگوید آقای کمالونداولا مگرزمین چمن آزادی از مریخ آمده ویا بازیکنان در این ورزشگاه بایددر سکوها بازی کنند.ثانیا جو سکوها که بنفع تیراختوربود. ثالثا بازیکنان دیگر تیمها نیز اولین بار ورزشگاه تبریز را میدیدند چرا مربیان آنها این توجیحات را بکار نبردند زیرا برای بازیکن فرق ندارد در کجا به میدان میرود مهم داشتن تاکتیک تیمی وفشار بر روی حریف با استفاده از تماشاگرانش(درهردو بازی تیراختور در آزادی تعدادتماشاگرانش بیشتر از تماشاگران تیم حریف بود)برای بردن است.

از توجیحات دیگر آقای فراز اینست که تیراختور بدون مهره وستاره است اظهرمن الشمش است که این نیز بهانه بیش نیست زیرا با نگاه به دیگر تیمها ادعای وی واهی دیده خواهد شد چون با بود بازیکنان نظیر نصرتی -کرار-پیمنتا -آندو-خطیبی(این یکی را با ندانم کاری واستفاده نابجااز تیم فراری داد)محمدی-دانش دوست و.....که هر کدام برای دیگر تیمها داشتنشان غنیمت است .این تیم اگر در داشتن مهره وستاره اول نباشد لااقل در رده دوم ویا سوم است. مگر تیم ذوب آهن چند مهره انگشت نما دارد(بجز خعلتبری که آن هم در این تیم به ستاره تبدیل شددیگر بازیکنانش در تیمهای قبلی خود یک بازیکن کاملا معمولی وبی تاثیر بودند)



ازایرادات به کمالوند عدم استفاده از بازیکنان بومی وتبریزیست زیرا این آقا با بازیکن تبریزی از اول مشکل داشته ازعباس آقائی تا میرشفعیان وخطیبی..زیرا نمیخواهد بازیکن بومی وتبریزی یک وقتی پته وی را روی آب بریزد بهمین خاطر هر سال از تعدادآنها کم کرد



ماباید انسان منصفی باشیم نباید این مسئله را ازیاد ببریم که کمالوند این تیم را به لیگ برترآورد(از شانش او)اما دقت کنیم در سالهای قبل نیز تیراختورتا آستانه صعود پیش میرفت ولی بعلت نخواستن مرکز نشینان با انواع واقسام موانع از صعود باز میماند.وازبخت فراز بود که درسال88بعلت استفاده تبلیغاتی در انتخابات چراغ سبز برای صعود این تیم روشن شد واین تیم بدون موانع پشت پرده صعود نمود حالانیز این موردنباید دردست کمالوند چماقی باشد که من بعد8سال این تیم را به لیگ برتر آوردم وآن را شبیه مسئله قصاب وضامنتش نکند زیرا از این مسئله بیش ازتیراختور خود وی متنعم شده وحتی در کنفرانس آخرین بازی درآبادان گفت:تیراختور قبل از وی درآخرین حضورهایش درلیگ برت با لیگ 14تیمی چهاردهم شده ودرلیگ16تیمی شانزدهم.آقای مربی باید بدانی دراوایل دهه 70همین تیم با بیشترین برد وامتیاز (بعلت دوگروه بودن لیگ آنموقع)سوم ایران شدواستقلال همان سال به دسته 2سقوط نموددرهمان سالها به فینال جام حذفی رسید ولی حقش راخوردند(بعلت نا داوری تلویزیون نیز تصاوبر راقطع نمود وهیچوقت نیز آنرا پخش نکرد بحدی که داور رابعلت تبانی یکسال محروم کردند ولی جام را به تیراختور ندادند)........................................................

اما در مورد  مدیران تیراختور

درسال گذشته وقتی شفق با انجام بعضی کارها میرفت که این تیم را به صورت 100درصد بسوی بخش خصوصی سوق دهد مردان سیاسی وامنیتی کشور واستان با انواع اعمال وحرکات اورا از تبریز راندند وامور این تیم را درباطن خود ودر ظاهر به کارخانه تیراختور وجعفری سپردند.سوال اینجا بود با توجه به پتانسیل این باشگاه واقداماتی که میتوانست برای این باشگاه و مردم استان موتور محرکه اقتصادی ومحل درآمدباشد وخصوصی شود باز دوباره برگردانده ودولتی کردید(بنده سال گذشته در 5فصل و52ماده راه کاری ارائه دادم تا تیراختور درایران بلکه درآسیا تبدیل به یک غول اقتصادی وورزشی شودبدون اینکه این راه کارها شاق یا دست نیافتنی به نظر برسد)این نبود تنها به این علت تا نبض واختیار این تیم در دستان کسانی باشد که میاندیشند مسائل وطرفدارانش معظل سیاسی هستند.

آقای جعفری درطول فصل نشان داد هیچوقت برای تیراختور مدیر با درایت نخواهد بود زیرا در کوچکترین بحران این باشگاه غرق میشدو دستایش رابعلامت تسلیم بالا میبرد.برای نمونه در مسایل بازی صبا وسایپا در تبریز حتی درمقابل یک برنامه تلویزیونی (نود)نیز نتوانست از حقانیت باشگاه دفاع کند واین آخری همه را از تماشاگر گرفته تا تیراختور حتی خودش را نیز محکوم نمود.این در حالی بود با دیدن دفاعیات مدیر شهرداری دربرنامه نود در مورد مسائل پیش آمده دربازی باتیم پیروزی در تبریز هر چند مجری معلوم الحال این برنامه با پریدن روی صبحبتهای وی مانع از رسا بودن صحبتهای وی میشدولی وی چنان نسخه این برنامه ودائی راپیچید دیگر هوس نکردند با وی دراین برنامه صحبت بکنند.




واما صدا سیما ونودو............



از وقتی که در برنامه نود با کم عریض نمودن پهنای باندپامک مسابقه برنامه90برای کمتر نشان دادن طرفداران تیراختور کنتاکتی با این برنامه بین طرفداران تیراختور بوجود آمد وتا الان نیز ادامه دارد.واین برنامه تلویزیونی خصوصا مجری آن مسائل این تیم را هیوقت بدرستی برتابیده. برای نمونه وقتی در اولین بازی تیراختورباپیروزی تماشاگران این تیم درورزشگاه آزادی انواع دشنام ها را به آذربایجان وشهروندانش نثار کردند(بحدی که سیما درپخش زنده صدای ورزشگاه را قطع نمود)این برنامه براحتی از این مسئله عبور کرد وزیاد دراین مورد مانور نداد این در حالی بود تمامی این مسائل برنامه ریزی شده بود(با دادن ساندیس وکیک تاریخ گذسته توسط ماموران ومسلح نمودن طرفداران تیراختور با این چیزهای فاسدبرای عکس العمل به شعارها تا راحت محروم کنند)ویا درتوهینهائی که در ورزشگاهها به آذربایجان میشد هیچگونه خبری پخش نمیشد اما وای به روزی که یک مسئله ای درتبریز رخ میداد از اول برنامه روی این مسیله تبلیغ میشد وهمه را کنجکاو مینمود ودر وقت مناسب پخش میشد اگر هم کسئله بنفع این تیم بود کارکاملا برعکس میشد.

در هفته ماقبل آخر آقای مایلی کهن سرمربی سایپادر کنفرانس خبری بعد بازی باگریه های خود همه راغافلگیرکردحتی خبرنگارانی که به زیرکی خود میبالند نیز دراین ماجرا رودست خوردند ومغلوب وی.قبل رسیدگی به کاراین آقا باید گفت برنامه نود با پخش چندین باره این صحنه بعنوان تیزر برنامه هر آدم عاقلی را به فکر فرو میبرد چرا وقتی که مایلی در طول فصل شاکی میشد که چرا این برنامه مصاحبه های وی را کامل پخش نمیکند این برنامه لااقل این کار را نمیکرد ولی این هفته نه تنها این کاررا میکند برروی آن نیز مانور میدهد.وهمه یک جواب دارند چون یک طرف قضیه تیراختور وتماشاگرانش هست.درحالی که انواع اقسام توهینهابه داور ودیگر عوامل هر هفته در تهران ودیگر ورزشگاههای ایران داده میشود وآب ازآب تکان نمیخورد/



اما مایلی جون مگر ما یادمان رفته همین جنابعالی بودید در طول این فصل به داوران وفدراسیون توپیدید وباانواع فحش ودشنام آنان را موردتفقد خود قراردادید.نمونه نزدیکش بازی بامس درکرمان قبل ازبازی باتیراختورکه در مذمت داور کفتید:اگر داور ناموسش را...............بهترازاین داوریست.وحالا شمارا دراین یک هفته چه شد که با توهین تماشاگران به کمیته داوری وفدارسیون از طرف تماشاگران تبریزی بخاطر اتفاقات هفته گذشته پرچم پیراهن عثمان رابه دست گرفته ومظلوم وار درهجران غیرت گریه میکنید


هرکس منصف و رند اگر آنجا بود پی به دروغ بودن گریه این کذاب میبرد زیرا اصلا از چشم مبارک اشکی نچکید وفوری عنان سخن را بدست گرفت وبا شمردن مزیتها وبرتریهای تبریز تفکر را از حاضران ربوددرحالی که انسان بعد گریه وحزن ذهن وتکلمش خوب کار نمیکند



اما چرا مایلی کهن گریه کردچون این بازی تا دقایق آخربازی 3امتیاز را گرفته بود واگر شعارهای تحریک آمیز(منفی) تماشاگران نبود بازیکنان تیراختور شکست را پذیرفته بودند ناگه با شعار تماشاگران بازیکنان تحریک شدند وبازی باخته2-0 را در عرض دو دقیقه 2-2کردند واین را مایلی ازچشم تماشاگران دید بهمین خاطر از دست آنهاناراحت بود وعصبانیتش را طور دیگری طرح نمودزیرا با این نتیجه سرنوشت سایپا به آخرین هفته سوق داده میشد واین اصلا به مذاق وی خوش نبود


در یادداشتهای بعدی با شما دیگر مشکلات وموانع تیراختور را بررسی خواهیم نمود. والسلام2/3/90

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد